عــــــاشــــقـــــــان از هــــم جـــــــــدا

داستان عاشقانه واقعی.شهر عاشقانه

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 20:26 توسط venus| |

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 19:54 توسط venus| |

نوشته شده در سه شنبه 15 مرداد 1392برچسب:,ساعت 12:45 توسط venus| |

نوشته شده در دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:,ساعت 22:16 توسط venus| |

 

" هرگز نگو "

هرگز نگو که عاشق بودم!
چرا که تو بودی
نمک زخم ها
تو بودی درد دل ها
تو بودی که در پشت
نگاه های بلند خود
کینه ای عمیق در دل داشتی
کینه برای چه بود؟


برای دلتنگی هایی که برایت داشت
برای نگاه پاکی که برایت داشت
کاش می فهمیدی عمق نگاهش را
کاش درک می کردی حرف دلش را...
هرگز نگو دوستش می داشتی
چون تو بودی که
با احساسش مثل منچ وشطرنج بازی کردی

تو بودی که با لمس دست هایش
او را به دامنی ناپاک متهم کردی


هرگز نگو با او
مثل مادر مهربان بودی
چون تو بودی با مشتی کوبنده
ترک ها دلش را خورد کردی
هرگز نگو از او مثل یک نگهبان مراقب بودی
چون تو بودی اورا در دردی نهان رها کردی
هرگز نگو عاشقش هستی
هرگز نگو دوستش می داری
هرگز نگو...

نوشته شده در دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:,ساعت 9:24 توسط venus| |

نوشته شده در دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:,ساعت 9:21 توسط venus| |

نوشته شده در دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:,ساعت 9:12 توسط venus| |

نوشته شده در یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:,ساعت 14:45 توسط venus| |

نوشته شده در یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:,ساعت 14:43 توسط venus| |

نوشته شده در یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:,ساعت 14:41 توسط venus| |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ


پیام کوتاه - گویا آی تی - تک تمپ - آفساید | قالب وبلاگ - گرافیک - وبلاگ